خلاقیت دانش آموزان و تاثیر مدرسه برآن
خلاقیت دانش آموزان و تاثیر مدرسه برآن دارای ابعاد مختلف است. ازجمله شرایط فیزیکی، روابط عاطفی بین افراد، امکانات علمی و آموزشی، انگیزه کاردر کارکنان، طراحی وفضای کلاس مانند طرز نشستن وغیره. مدرسه با خلاقیت کودکان و نوجوان ارتباط نزدیکی دارد. چگونگی عملکرد دانش آموزتحت ثاتیر رفتار معلم، مهمترین نقش را مدرسه دارد. روابط عاطفی معلم و دانش آموز، چگونگی نگرش معلم به خلاقیت و دانش آموز خلاق، نقش الگویی او و روابط یاددهی، یادگیری همه در پرورش خلاقیت دانش آموزان، تاثیری به سزایی دارد.
الگوی ویلیامزو خلاقیت دانش آموزان
فرانک ویلیامز (1970) الگویی خاص وپیچیده برای آموزش در کلاس ارائه کرد. معلمان میتوانند این الگو رادر انواع موقعیت یادگیری بکار ببرند. الگو شامل سه بعد است: موضوعات درسی(بعد اول)، روشهای تدریس(بعد دوم)، مهارتهای تفکر واگرا ومولد(بعد سوم). هر سه بعد زیر مجموعه وتقسیمات متنوعی دارند. بعد دوم شامل فهرستی از23 استراتژی آموزشی باسبکهایی که معلمان میتوانند درموضوعهای درسی مختلف که دربعدیک نشان داده شده، برای ایجاد هشت توانایی عقلی یافرایندهای فکری در دانش آموزان که دربعد سوم نشان داده شده، بکار برند.
الگوی ویلیامز خلاء و فاصله بین یادگیری شناختی و عاطفی راپر میکند. الگوی ویلیامز یک لایه احساسی باتوجه به رفتار دانش آموز به لایه شناختی که معمولا مطرح است اضافه میکند. درلایه احساسی، معلم میتواند ابعادی مانند خطر کردن، کنجکاوی، قدرت خیال وهمچنین ابعاد سنتی تفکر خلاق مانند روانی وانعطاف پذیری رامورد سنجش قرار دهد. این الگو یک ساختار عملی برای برنامه ریزی درسی پیشنهاد کرده است، بااین برنامه ریزی درسی معلمان میتوانند خلاقیت دانش آموزان راطبق مهارتهای عقلی و تفکر واگرا پرورش دهند.
نقش چگونگی استفاده معلم از الگوی ویلیامز
تعلیم و تربیت بایدبه روشی باشدکه دانش آموزان بدانند چگونه دوست بدارند، احساس و فکر کنندنه اینکه فقط یاد بگیرند. معلمان برای استفاده ازاین الگو بهتر است ابتدا هدف شان رامشخص کنند وبینند درموقعیت خاص پرورش کدام جنبه تفکر اهمیت دارد سپس به تناسب آن از روشهای تدریس مختلف در درسها استفاده نمایند. امکان استفاده ازبعضی روشها، دربرخی موضوعات درسی کاربرد بیشتری، بعضی دیگر کاربرد کمتری دارد. تشخیص استفاده ازکدام روش الگوی ویلیامز به توانایی وتسلط معلم بستگی دارد. بطور مثال، به راحتی میتوان از روشهای مهارتهای تحقیق، نمونه عادت، تغییر، ارزیابی وضعیت در دروس علوم اجتماعی جهت افزایش توانایی کنجکاوی، تخیل و پیچیدگی استفاده کرد.
الگو ویلیامز بااینکه نقاط منفی مانند عدم توجه به بعد اجتماعی و فرهنگی، بیتوجهی به ویژگیهای شخصیتی معلمان دارد ولی میتواند نقش اساسی برای پرورش خلاقیت دانش آموزان در مدرسه بازی کند. بکار بردن این الگو در نظام آموزشی و مدارس ما، که یادگیری و آموزش مبتنی برحافظه و انتقال اطلاعات است، ضروری میباشد. تجربه شخصی دانش آموزان، موقعیت یادگیری رابرای آنها جذاب و مطلوب ساخته، انگیزه های درونی آنهارا تقویت مینماید ودر کشف و شکوفائی خلاقیت دانش آموزان، تاثیر مستقیم دارد.
تغییر نظام آموزشی ایران برای ایجاد خلاقیت دانش آموزان
نظام آموزشی ایران برای تغییر درشیوه آموزشی هیچ تلاشی نمی کند. هنوزدر مدارس مابا برنامه و شیوه معین فکر دانش آموزان به بند کشیده شده است. معلمان مدرسه اشکالات روش سنتی رامیدانند اما همچنان براجرای این روشها تاکید میورزند. برای دانستن علت این رفتارها بحث و بررسی عمیق و مفصل لازم است . برای انجام روش فعال معلمان باعوامل محدود کننده بسیاری روبه رو هستند. برای اجرای روش فعال، معلمان بایدبه آمادگی وشناخت کافی از روش برسند. درطول تاریخ تعلیم و تربیت باوجود محدودیت وموانع معلمان عاشقی بوده اندکه باکمترین امکانات وبدون هیچگونه پشتوانه های تلاش کرده اند؛ باشیوه های خلاق خویش خلاقیت دانش آموزان راپرورش بدهند الگوی ویلیامز کمک موثری برای روشن نمودن راه این گونه معلمان است.